بازتاب فردا/سید سجاد افسر نوشت ؛شهرستان غنی و سرشار از گنج طبیعی و انسانی کهگیلویه به معنای واقعی مظلوم می باشد ،مظلوم به معنای اینکه مورد ظلم واقع شده است ظلمی که نشآت گرفته از بی عدالتی ، مدیریت ضعیف،عدم تخصص،شایسته سالاری و مدیران نمادین اربابان قدرت خواهد بود. شهرستانی دارای منابع بسیار ،انواع و اقسام معادن زیر زمینی،آثار باستانی و مناطق بکر گردشگری و همچنین خاک حاصلخیز ، طبیعت متنوع گیاهان و رودهای روان که می تواند سرنوشتی به مثابه یک کشور پیشرفته اروپایی را برای مردمانش رقم بزند اما کنون در اوج محرومیت قرار گرفته است..
معادن زیر زمینی یا هنوز به مرحله بهره برداری واستخراج نرسیده اند یا به صورت مواد خام توسط سودجویان و خیانت کاران به دیگر استان های کشور غارت می شوند..
موضوع آثار باستانی و اقتصاد ترویست که علمی گنگ و نامفهوم برای مسؤلان می باشد شاید به جرات بتوان گفت هرگز فکر در مورد این شاخه ی مهم اقتصاد به مخیله شان خطور نکرده است.
خاک حاصلخیز و رود ها روان که سرنوشت غم انگیزتری دارند خاک کهگیلویه تشنه ، ولی رودهای روان در دشت های دیگر استان ها زمینه جولان کشاورزان آنان را فراهم می کنند.و ماحصل این غارت منابع در کهگیلویه مشکلات عظیم در حوزه های بهداشت،راه وجاده ،بیکاری ، آسیب های اجتماعی ، فقر و آوارگی مردان و زنان برای لقمه ای نان خواهد بود.
و اما چرا کهگیلویه به چنین وضعیتی بیمار شده است و حرکت پیشرفته و توسعه آن به عقب خواهد بود و نمودار شاخص های زندگی انسانی در تمامیه ی معیار ها نزولی خواهد بود. پاسخ را فقط باید در مدیریت غلط و روی کار بودن مدیران ضعیف و مسؤلان تکراری جستجو کرد..
“دوستی تعریف می کرد زمانی فوتبال بازی می کردیم بنده خدایی در تیم مقابل بود که زیاد بر روی بازیکنان خطا می کرد و قبل از اینکه داور و بازیکنان اعلام خطا کنند خودش بلند می شد وبه بازیکنی که روی او مرتکب خطا می شد با لحن تند می گفت “بگو خطاست بگو خطاست!!!” در صورتی که خطای او به دید بازیکنان دو تیم و داور مشهود و معرض بود..”
حکایت امروز مسؤلان کهگیلویه نیز چنین است ژست حق به جانب آنها در برابر معضلات و مشکلات شهرستان در نوع خود یک حرکت منحصر به فرد مدیریتی خواهد بود همینکه در گوشه از شهرستان مشکلی به اوج می رسد و حالت بحرانی می گیرید و بی کفایتی مسؤلان در پدید آمدن آن عیان هست ،مسؤلان قبل از اینکه مردم اعتراضی کنند ژست حق به جانب به خود می گیرند و از کانال رسانه های جیره خوارشان به مردم می گویند”بگید مشکل از ماست بگید مشکل از ماست!!!!”…
مسؤلان و مدیران کهگیلویه چنان با مردم رفتار و صحبت می کنند و چنان خود را طلبکار مردم می دانند که انگار مانند قضیه خلافت امام علی پس از مرگ عثمان، مردم در یک حرکت خودجوش و همگانی برای پذیرفتن مسؤلیت و منصب مدیریت به درب خانه شان هجوم بردند و آنها هم با هزار خواهش و التماس با اکراه پذیرفته اند.
البته این نگاه حق به جانب مسؤلان مادامی که مردم به آگاهی نرسند و تعصبات قومی و قبیله را کنار نگذارند و مادامی که مردم آگاهی در تعیین سرنوشت خود را منوط به سرنوشت همه مردم شهرستان ندانند و با کوچکترین وعده ای خام شوند وجود دارد،مسؤلان هم از خدا خواسته سوار بر این نگاه غلط وعدم آگاهی مردم ،از مناصب مدیریتی و رانت موجود برای فربه کردن خود و خانواده هایشان نهایت استفاده را خواهند کرد..